به گزارش مشرق، متن یادداشت محمد کاظم انبارلویی با عنوان "ما و اتحادیه اروپا" به شرح ذیل می باشد:
1- اتحادیه اروپا از 28 کشور اروپایی تشکیل شده است که دارای پول واحد، پارلمان واحد و سیاست خارجی واحد است. در حقیقت در قاره اروپا چند کشور توافق کرده اند یک کشور شوند. لذا مناسبات ایران با برخی کشورهای اروپایی وارد مرحله جدید می شود.
ما دیگر با یک کشور روبهرو هستیم نه 30 کشور! بر این اساس باید سفارتخانه های این کشورها تعطیل شود. برای اینکه مخارج و هزینههای آنها کم شود یک سفارتخانه بزرگ در تهران تاسیس کنند تا تکلیف ما با این جماعت اروپایی مشخص شود. البته آنها مطمئن نیستند این اتحادیه همچنان اتحادیه باقی بماند.
انگلیسی ها از اول سفره اقتصادی خودشان را با عدم ادغام «پوند» در «یورو» جدا کرده بودند و اخیرا هم رفراندوم برگزار کردند و خروج خود را رسما اعلام کردند، برخی کشورهای اروپایی هم همین زمزمه را دارند.
2- در سالروز نطق تاریخی امام خمینی (ره) در مورد کاپیتولاسیون که پایه های آمریکا و غرب را در ایران به لرزه درآورد و 14 سال بعد در سالروز پیروزی انقلاب در سال 1357 به کلی ویران کرد، اتحادیه اروپا قطعنامهای صادر کرده است که بوی مشمئز کننده کاپیتولاسیون از آن به مشام میرسد. این قطعنامه تحت پوشش عادی سازی روابط با تهران بنا را بر مداخله در امور ایران و ارتباط با عناصری قرار داده که منافع غرب را در ایران نمایندگی میکنند.
این سند می گوید اتحادیه اروپا باید در تهران دفتر داشته باشد تا بتواند با همین جماعت روسیاه تحت عنوان حمایت از حقوق بشر ارتباط برقرار کند. این سند می گوید ایران باید دفاع از محور مقاومت در منطقه را کنار بگذارد و از اعدام قاچاقچیان مواد مخدر پرهیز کند!
تنظیم کنندگان این سند یا مست بودند یا در اثر افراط در مصرف مواد مخدر، این پرت و پلاها را نوشته اند. یکی نیست به این جماعت بگوید اگر قرار بود این کارها را بکنید چرا نام قطعنامه را عادی سازی روابط با تهران گذاشتهاید؟!
3- واکنش دکتر محمد جواد لاریجانی به بیانیه اتحادیه اروپا ستودنی است. تعبیر ایشان مبنی بر تاسیس دفتر اتحادیه اروپا در تهران این بود که آنها در صدد تاسیس لانه فساد غربی ها در ایران هستند. یک عده عناصر خودفروخته و جاسوس تحت عنوان دوتابعیتیها در ایران فعال هستند که در برخی «ان جی او» های داخلی سیر و سلوک سیاسی و اجتماعی دارند.
آنها به غلط، خود را «دوتابعیتی» میدانند، در حالی که در سوگندنامه خود از ایران طرد تابعیت را تاکید کرده و گفته اند می خواهند منافع آمریکا و انگلیس و هر کشوری را که تابعیت آن را قبول کرده اند، حفظ کنند و حتی برای آن بجنگند. حالا اتحادیه اروپا تحت پوشش تاسیس دفتر می خواهد چتر حمایتی از آنها را در تهران پهن کند.
لندن، پاریس، اتاوا، واشنگتن و... این کشش را ندارند که از راه دور از این جماعت حمایت کنند و می خواهند بیایند تهران این کار را بکنند.
4- در بیانیه اتحادیه اروپا درخصوص توافق برجام تاکید شده است؛ «در صورت کمترین تخلف تمام تحریمها باز می گردد.» بی ادبی و پررویی آنها واقعا فضاحت بار است! عوض اینکه از ملت و دولت ایران در خصوص نقض عهد و پیمان خود عذرخواهی کنند، طلبکارانه حرف می زنند و اسم قطعنامه را هم میگذارند عادی سازی روابط با تهران!
بلاهت تنظیم کنندگان این سند به قدری است که با این همه همراهی وزارت خارجه جمهوری اسلامی در قصه برجام و اجرای تعهدات یک سویه ایران، می نویسند؛ «ایران به اندازه کافی در سیاست خارجی مسئولیت پذیر نیست!»
آمریکاییها و اروپاییها با پررویی تمام، اجرای تعهدات خود را زمین گذاشته و مسئولیت حقوقی امضای خود در پای توافقنامه برجام را زیر پا له کرده اند و حالا می گویند ایران مسئولیت پذیر نیست!
5- قوه قضائیه موضع صریح خود را در برابر این قطعنامه ننگین اعلام کرده است. لازم است مجلس و دولت و به ویژه وزارت خارجه نیز با قاطعیت، جواب بدمستی اروپاییها را بدهند و بگویند؛
اولا: وجود اتحادیه ای به نام اروپا یک سراب است. بسیاری از کشورهای اروپایی عضو این اتحادیه نیستند. کشور بزرگی مثل روسیه که یک قطب قدرت در جهان است عضو اتحادیه اروپا نیست، لذا اتحادیه اروپا نمیتواند از زبان همه دولتها و ملتهای اروپا حرف بزند.
ثانیا: هویت «اتحادیه اروپا» در اندازه یک دولت و کشور به لحاظ حقوق بین المللی زیر سوال است. اگر اینها یک کشور هستند پس دفاتر نمایندگی هر یک از اعضای آنها در تهران تحت عنوان سفارتخانه های مرتبط چیست؟ اگر سفارتخانههای کشورهای عضو اتحادیه به طور مستقل در تهران دفتر و دستک دارند پس دفتر و دستک جدیدی تحت عنوان اتحادیه اروپا در تهران چه معنا میدهد؟ این چشم بندی دیپلماتیک و گاوبندی سیاسی و شامورتی بازی در عرصه مناسبات و روابط تهران با اروپا یک جایی باید رمزگشایی شود.
ثالثا: ایران اکنون شده بهشت جاسوسان غربی! وقتی به دام می افتند التماس می کنند تا رها شوند! وقتی رها می شوند، می روند آن طرف آب شکایت و ادعای خسارت مالی می کنند! این بساط را باید دولت و قوه قضائیه همراه با قاطعیت مجلس، با اعدام انقلابی جاسوسان آمریکایی، انگلیسی و... جمع کنند تا غرب طمع نکند مداخله در امور داخلی ایران و نیز برقراری پیچیده رابطه کنسولی و کاپیتولاسیون را احیاء کند. فریادهای امام خمینی (ره) در 4 آبان سال 43 هنوز در گوش ملت ایران زنده و هشدار دهنده است.
6- در آستانه 13 آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، فریادهای ملت ایران باید کوبنده تر از هر سال در پاسخ به این جسارت و بی حرمتی ها باشد. امسال باید فریاد مرگ بر آمریکا، مرگ بر انگلیس و مرگ بر اسرائیل، کوبندهتر از هر سال باشد و این فریاد باید در تک تک پایتختهای کشورهای عضو اتحادیه اروپا شنیده شود.
خانم فدریکا موگرینی هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا اکنون در تهران است. آقای ظریف باید صریحا در مورد اتحاذ مواضع مداخله جویانه اتحادیه اروپا به شرح آنچه در قطعنامه آن آمده است به وی هشدار و انذار دهد.
1- اتحادیه اروپا از 28 کشور اروپایی تشکیل شده است که دارای پول واحد، پارلمان واحد و سیاست خارجی واحد است. در حقیقت در قاره اروپا چند کشور توافق کرده اند یک کشور شوند. لذا مناسبات ایران با برخی کشورهای اروپایی وارد مرحله جدید می شود.
ما دیگر با یک کشور روبهرو هستیم نه 30 کشور! بر این اساس باید سفارتخانه های این کشورها تعطیل شود. برای اینکه مخارج و هزینههای آنها کم شود یک سفارتخانه بزرگ در تهران تاسیس کنند تا تکلیف ما با این جماعت اروپایی مشخص شود. البته آنها مطمئن نیستند این اتحادیه همچنان اتحادیه باقی بماند.
انگلیسی ها از اول سفره اقتصادی خودشان را با عدم ادغام «پوند» در «یورو» جدا کرده بودند و اخیرا هم رفراندوم برگزار کردند و خروج خود را رسما اعلام کردند، برخی کشورهای اروپایی هم همین زمزمه را دارند.
2- در سالروز نطق تاریخی امام خمینی (ره) در مورد کاپیتولاسیون که پایه های آمریکا و غرب را در ایران به لرزه درآورد و 14 سال بعد در سالروز پیروزی انقلاب در سال 1357 به کلی ویران کرد، اتحادیه اروپا قطعنامهای صادر کرده است که بوی مشمئز کننده کاپیتولاسیون از آن به مشام میرسد. این قطعنامه تحت پوشش عادی سازی روابط با تهران بنا را بر مداخله در امور ایران و ارتباط با عناصری قرار داده که منافع غرب را در ایران نمایندگی میکنند.
این سند می گوید اتحادیه اروپا باید در تهران دفتر داشته باشد تا بتواند با همین جماعت روسیاه تحت عنوان حمایت از حقوق بشر ارتباط برقرار کند. این سند می گوید ایران باید دفاع از محور مقاومت در منطقه را کنار بگذارد و از اعدام قاچاقچیان مواد مخدر پرهیز کند!
تنظیم کنندگان این سند یا مست بودند یا در اثر افراط در مصرف مواد مخدر، این پرت و پلاها را نوشته اند. یکی نیست به این جماعت بگوید اگر قرار بود این کارها را بکنید چرا نام قطعنامه را عادی سازی روابط با تهران گذاشتهاید؟!
3- واکنش دکتر محمد جواد لاریجانی به بیانیه اتحادیه اروپا ستودنی است. تعبیر ایشان مبنی بر تاسیس دفتر اتحادیه اروپا در تهران این بود که آنها در صدد تاسیس لانه فساد غربی ها در ایران هستند. یک عده عناصر خودفروخته و جاسوس تحت عنوان دوتابعیتیها در ایران فعال هستند که در برخی «ان جی او» های داخلی سیر و سلوک سیاسی و اجتماعی دارند.
آنها به غلط، خود را «دوتابعیتی» میدانند، در حالی که در سوگندنامه خود از ایران طرد تابعیت را تاکید کرده و گفته اند می خواهند منافع آمریکا و انگلیس و هر کشوری را که تابعیت آن را قبول کرده اند، حفظ کنند و حتی برای آن بجنگند. حالا اتحادیه اروپا تحت پوشش تاسیس دفتر می خواهد چتر حمایتی از آنها را در تهران پهن کند.
لندن، پاریس، اتاوا، واشنگتن و... این کشش را ندارند که از راه دور از این جماعت حمایت کنند و می خواهند بیایند تهران این کار را بکنند.
4- در بیانیه اتحادیه اروپا درخصوص توافق برجام تاکید شده است؛ «در صورت کمترین تخلف تمام تحریمها باز می گردد.» بی ادبی و پررویی آنها واقعا فضاحت بار است! عوض اینکه از ملت و دولت ایران در خصوص نقض عهد و پیمان خود عذرخواهی کنند، طلبکارانه حرف می زنند و اسم قطعنامه را هم میگذارند عادی سازی روابط با تهران!
بلاهت تنظیم کنندگان این سند به قدری است که با این همه همراهی وزارت خارجه جمهوری اسلامی در قصه برجام و اجرای تعهدات یک سویه ایران، می نویسند؛ «ایران به اندازه کافی در سیاست خارجی مسئولیت پذیر نیست!»
آمریکاییها و اروپاییها با پررویی تمام، اجرای تعهدات خود را زمین گذاشته و مسئولیت حقوقی امضای خود در پای توافقنامه برجام را زیر پا له کرده اند و حالا می گویند ایران مسئولیت پذیر نیست!
5- قوه قضائیه موضع صریح خود را در برابر این قطعنامه ننگین اعلام کرده است. لازم است مجلس و دولت و به ویژه وزارت خارجه نیز با قاطعیت، جواب بدمستی اروپاییها را بدهند و بگویند؛
اولا: وجود اتحادیه ای به نام اروپا یک سراب است. بسیاری از کشورهای اروپایی عضو این اتحادیه نیستند. کشور بزرگی مثل روسیه که یک قطب قدرت در جهان است عضو اتحادیه اروپا نیست، لذا اتحادیه اروپا نمیتواند از زبان همه دولتها و ملتهای اروپا حرف بزند.
ثانیا: هویت «اتحادیه اروپا» در اندازه یک دولت و کشور به لحاظ حقوق بین المللی زیر سوال است. اگر اینها یک کشور هستند پس دفاتر نمایندگی هر یک از اعضای آنها در تهران تحت عنوان سفارتخانه های مرتبط چیست؟ اگر سفارتخانههای کشورهای عضو اتحادیه به طور مستقل در تهران دفتر و دستک دارند پس دفتر و دستک جدیدی تحت عنوان اتحادیه اروپا در تهران چه معنا میدهد؟ این چشم بندی دیپلماتیک و گاوبندی سیاسی و شامورتی بازی در عرصه مناسبات و روابط تهران با اروپا یک جایی باید رمزگشایی شود.
ثالثا: ایران اکنون شده بهشت جاسوسان غربی! وقتی به دام می افتند التماس می کنند تا رها شوند! وقتی رها می شوند، می روند آن طرف آب شکایت و ادعای خسارت مالی می کنند! این بساط را باید دولت و قوه قضائیه همراه با قاطعیت مجلس، با اعدام انقلابی جاسوسان آمریکایی، انگلیسی و... جمع کنند تا غرب طمع نکند مداخله در امور داخلی ایران و نیز برقراری پیچیده رابطه کنسولی و کاپیتولاسیون را احیاء کند. فریادهای امام خمینی (ره) در 4 آبان سال 43 هنوز در گوش ملت ایران زنده و هشدار دهنده است.
6- در آستانه 13 آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، فریادهای ملت ایران باید کوبنده تر از هر سال در پاسخ به این جسارت و بی حرمتی ها باشد. امسال باید فریاد مرگ بر آمریکا، مرگ بر انگلیس و مرگ بر اسرائیل، کوبندهتر از هر سال باشد و این فریاد باید در تک تک پایتختهای کشورهای عضو اتحادیه اروپا شنیده شود.
خانم فدریکا موگرینی هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا اکنون در تهران است. آقای ظریف باید صریحا در مورد اتحاذ مواضع مداخله جویانه اتحادیه اروپا به شرح آنچه در قطعنامه آن آمده است به وی هشدار و انذار دهد.